زندگی در لحظه

زندگی در لحظه در همین لحظه از زندگی ات که زیست میکنی تو عمیق ترین شخصی هستی که تا کنون بوده است در بیشترین سن خود تا کنون قرار داری و تصور دقیقی از حال و روز خود در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده نداری.
نمیدانی صحبت از میانسالی یا پیری دقیقا چگونه است فقط هنگامی که در رابطه با میانسالی صحبت میکند تو میگویی میدانم..ولی عمیقا نمیدانی چگونه است آرزوهایی را با خود داشته باشی و متحقق نشده باشد و یک مرحله از زندگی ات را پشت سر گذاشته باشی بی آنکه به آرزوهایت رسیده باشی..
گاهی تصور میکنی بسیار زندگیه نکرده و آرزوهای دور و دراز داری ..میدانم نگاهت به زندگی و رویاهایت قدری متفاوت تر است با خودت فکر میکنی که چقدر مسیر نرفته داری، چقدر فرصت داری برای زندگی کردن برای خودت برنامه ریزی میکنی که در ده سال آینده به کدامیک از آرزوهایت به ترتیب رسیده باشی برای آرزوهایت پس انداز میکنی..با خانواده و دوستانت نقشه هایش را میکشی و ناگهان اتفاقت عجیبی در جهان مانند بیماری های ناشناخته به تو رخ نشان میدهد..ناگهان ارزش واحد پولی تغییر میکند و سیاست های جدیدی درجهان برقرار میشود ممکن است آن دریاچه که آرزوی دیدنش را داشتی خشک شود و یا آن دسته از پرنده ها از آن منطقه کوچ کنند..به یک باره تمام آرزوهایت تغییر نمیکند ولی راه رسیدن به آنها ممکن است تغییر کند.
با خودت فکر میکنی کاش دو سال پیش به آنجا رفته بودم..کاش چند سال قبل آن چیزی که میخواستم را خریده بودم..و خودت را پرت میکنی به سالهای قبل..
بیشتر بخوانید: تقسیم شادی با دیگران
لحظه ای صبر کن..چرا انقدر در بالا و پایین زندگی در تلاطم باشیم؟
چرا با خودمان فکر نمیکنیم که شاید فردایی نباشد..چقدر به خاطر می آوریم که چه کارهای را آرزو داشتیم و انجام ندادیم به امید اینکه روزی در آینده آنها را به دست می آوریم فارغ از اینکه فردا ها در دستان ما نیست زمانی که طناب امروز را رها کرده باشیم.
امروز منظورمان همین لحظه است در همین لحظه ای که نشستی و شاید دلت یک لیوان آب میوه ی مورد علاقه ات را میخواهد ، شاید دلت مکان مورد علاقه ات را میخواهد یا دیدن یک دوست ، حرف زدن با اعضای خانواده و یا حتی سرکشی در عکس های دوران عاشقی ، یادی از گذشته کردن در کنار رودخانه ای روان که پس از کوهنوردی ای طولانی برای در کردن خستگی کنارش نشسته باشی .
میبینی تمام ما آرزوهایی داریم که هنوز رنگ واقعیت به خود نگرفته است..به راستی چیز خوبی است که به یک باره به تمام آرزوهایت برسی؟
آنگاه چگونه بدون اینکه فرصت پیدا کرده باشی تا آرزوهای جدیدی را برای خودت مجسم کنی به این زندگی دل ببندی؟
کم دیده ای انسانهایی را که در اوج داشته ها خودشان را از دست داده اند؟
چه چیزی باعث میشود تو یک فرد را خالی از ارزو تصور کنی؟
زندگی در لحظه
شاید داستان دنیا همین باشد..اینکه آارام آرام آرزو کنی و نقش تو برآورده کردن این آرزوهاییست که یک زمانی برایت بسیار بزرگ بوده است و امروز ممکن است آنقدر ها هم برایت مانند آرزو نباشد مانند بستنی قیفی بزرگی که در کودکی چشمانت را گرد میکردی و از اشتیاق زیاد به بالا و پایین میپریدی و ممکن است امروز بتوانی صدها بستنی بخری ولی همین که به خاطر می آوری آن روز چنین آرزویی داشتی یعنی باید امروز یک بار هم که شده مانند یک مراسم به آن حوالی بروی و برای خودت آن بستنی را به نیت یک آرزو بخری و با خود بگویی این آرزو هم برآورده شد.
بیشتر بخوانید: تجربه نگاری و توسعه نگاری فردی
میدانم شوق رسیدن به بعضی چیزها کوتاه است..میفهمم که به این فکر میکنی که چه اهمیتی دارد که آرزویی را برآورده کنی که دیگر درونت شوقی ایجاد نمیکند..
ولی بگذار ساده به تو بگویم ..تو هنوز همانی ..همان انسانی که از عمرش ممکن است سالها گذشته باشد ولی یک روزی چیزی را آرزو کردی که امروز در توانت هست برآورده اش کنی پس دریغ نکن از کسی که تمام لحظه ه۹ا را با تو زندگی کرده است تا آرزویی را به دست بیاورد که از تاریخش گذشته است..چه کسی میداند فردا چه روزی است و چه چیزی رنگمیبازد و چه چیزی به خود رنگ آرزو میگیرد تو در تعلاش باش تا میتوانی به آرزوهایت فکر کنی ..رویا هایی بسازی و برای آنها تلاش کنی زیرا این زندگی است که تو کارگردان ان هستی..برقص بخند و تمام تمرکزت را بگذار برای خودت و آرزوهایت..بگذار برای کسانی که در لحظه ی حال با تو زیست مکیکنند و به اندازه ی تو مشتاقند که تو در لحظه از زندگی ات لذت ببری..
مراقب خودت باش که دنیا تو را به عقب و جلو پرت نکند زیرا زندگانی همین لحظه ایست که تو لبخند میزنی.
زندگی در لحظه
زندگی در لحظه
زندگی در لحظه