رنگ شناسی در معماری داخلی (۲)

رنگ شناسی در معماری داخلی
مقدمه
تاثیر روانشناختی رنگ ها در معماری داخلی بسیار حائزاهمیت است و رنگ ها می توانند تعیین کننده ی کاربرد فضای داخلی باشد.
رنگ ها در معماری داخلی باعث به وجود آمدن تغییراتی بصری در ادرک و مقیاس فضا می شود ، مثلا نمایش دادن دور یا نزدیک بودن دیوار ویا تعیین کردن ارتفاع سقف ، این روش نقش بسزایی در حالت فضا دارد.به همین خاطر این مقاله به بررس رنگ ها در معماری داخلی و فضای داخلی
می پردازیم.
این مقاله خلاصه ای از کتاب چهل کلید رنگ در معماری داخلی نوشته ی مهندس فریدون کسرایی می باشد.
فصل دو
تلقی معماری از طراحی رنگ

چاشنی رنگ در معماری داخلی
معماری داخلی یعنی کاربرد ماهرانه از عناصر مختلف در فضا در کنارهم از جمله : رنگ ، نور، بافت ، شکل فرم.
رنگ ،تاثیر زیادی در حال و هوای فضا دارد و روح و روان واحساس فضا را تغییر می دهد .
برای موفق بودن در طراحی رنگ داخلی باید با کلیه اهداف طراحی متناسب باشیم.
هدف اول :هویت یابی می باشد و پس از آن باید وظیفه رنگ را مشخص کنیم . یعنی قصد روحیه بخشیدن خاص به فضا داریم یا این که به عنوان تکیه گاه یا مشکل گشا در معماری استفاده می کنیم . در این شرایط عناصر برجسته در معماری داخلی مشحص می شود وکیفیت های فضایی را مشخص
می کنیم .
نقش های موثر تر رنگ که در خودش مستطر است از قبیل :
- جا افتادگی حال هوای عاطفی در فضا
- برجسته کردن یا جا به جایی مرکز توجه در یک فضا
- تقسیم فضا به نحوی که ان را بزرگ تر یا کوچک تر بنمانید
- شکستن فضا و معنی بخشیدن به آن
- یکی کردن فضا و یا بافت آفرینی در آن
استفاده از رنگ های سرد در فضای نهارخوری ایجاد حس سادگی و حال و هوای تمیزی می کند و رنگ های گرم تاکیدی فضا را از گرم بودن خارج می کند.

مدولر کردن فضا با هدف احساس وسعت بیشتر
استفاده از فضای مدولار باعث وسعت بصری در فضا می شود . در این تصویر سقف کوتاه است ولی با شیوه ی نقاشی دیوار ها و سقف بلند تر به نظر می آید .
بیشتر بخوانید: رنگ شناسی در معماری داخلی(۱)
مدولر کردن فضا با هدف احساس صمیمیت بیشتر
احساس وسعت در این سالن پذیرایی به دلیل رنگ قرمز ملایم سقف که احساس سادگی و گرمی و درخشانی را ایجاد می کند و در عین حال سقف کوتاه بنظر می رسد که فضایی بسته و صمیمی را تداعی می کند .

تبادلی بودن رابطه رنگ ها
رنگ ها زمانی رنگ واقعی خود بروز می دهند که با محاسبه دقیق عناصر رنگی که ما انتخاب کرده ایم به دست آمده باشد باتوجه به رنگ های فضا ، مصالح و جنسیت های لوازم پیرامون خود به وجود
می آید .
توجه به رنگ های مجاور تاثیر زیادی بر روی رنگ و اصالت آن دارد بنابراین باید در ابتدای کار به پیشبینی فعل و انفعالات رنگ و تبادل انرژی بین رنگ ها بپردازیم .
بعضی اوقات یک رنگ به تنهایی بسیار ملایم و آرام دیده می شود مادامی که کنار یک رنگ ملایم و مکمل قرار می گیرد هر دو رنگ قوی تر به نظر می آید و زنده می شود، یکی از اشتباه های رایج در معماری داخلی استفاده از یک رنگ قوی که با رنگ های دیگر فضا هماهنگی ندارد و آن فضا را خسته کننده میک ند در حالی که با استفاده ازیک رنگ ملایم در یک قضا نیاز به اضافه کردن یک رنگ دیگر و قوی تر هستیم چرا که یک رنگ ملایم جذابیت فضا را گرفته و فضا را بی روح می کند .
برای جلو گیری از این مشکلات قبل از انتخاب هرگونه رنگ ها باید تمامی رنگ های موجود را با اجناس استفاده شده هماهنگ کنیم و در فضا جاگذاری کنیم . طراح باید با پرسش و پاسخ و اطلاع از علاقه کارفرما، رنگ ها را کند در این صورت شخص خود احساس راحتی می کند.
روابط نیرومند رنگ و نه رنگ های نیرومند
وقتی رنگی براساس چگونگی ارتباطش با رنگ های دیگر انتخاب شده باشد به آسانی می توانیم
آن رنگی که ساده تر است را انتخواب کنیم .
طراحی کردن رنگ در معماری داخلی یعنی خلق ترکیب رنگی هماهنگ بدون این که از تعداد رنگ ها و عناصر زیاده روی کنیم. درحالی که قطعات را در یک مسیر یگانه قرار میدهیم و به آن ها مفهوم می بخشیم .
رنگ سفید گرم و خاکستری سرد که در این تصویر دیده می شود باعث به وجود آمدن رنگ کرم و آبی می شود با قرار گرفتن رنگ خاکستری سرد کنار سفید گرم رنگ آبی و سفید به نظر می رسد .

توجه به ارزش حال و هوا
نقطه شروع برای تمام تصمیمات درمورد رنگ، حال وهوای فضا می باشد که این حال و هوا به کیفیت منبع نور طبیعی و بازخورد نور به روی کفپوش فضا بستگی دارد ، درواقع تعریف حال و هوا به تیزبینی در احجام و تناسب های آن ها و تفاوت رنگ ها نسبت به فضا است .
رنگ های منطقه ای :
رنگ ها و گل های مختلف باعث ایجاد پالت مخصوص منحصر به فرد در هر کشور و منطقه شده در واقع رنگ های گیاهان ، خاک ، سنگها و آسمان و یا کیفیت نور در هر محیط با محیط دیگر متفاوت است که برای درک آن باید به افزایش آگاهی خود درباره رنگ در محیط پیرامونی (کیفیت نور طبیعی و طبیعت و…) بپردازیم .
جهت یابی ، جهت شناسی یا تشخیص موقعیت
هر فضایی بسته به کاربری خود دارای کیفیت نورمتفاوتی است که از این رو جهت شناسی و چگونگی دریافت نور فضا حائز اهمیت است .
باید توجه کنیم که نور در تمام روز متغییر است و در فصول مختلف تغییر می کند.
در یک اتاق اگر روی دیواری که پنجره به روی آن قرار دارد رنگی قراردهیم آن رنگ تیره تر به نظر می آید و به خاکستری تمایل دارد و دیوار مقابل خودش روشن تر و شفاف تر دیده می شود .
نور شمالی
نور شمالی به طور مشخص به چشم نم ی آید در واقع نوری گسترده است که به سردی و سادگی گرایش دارد شدت رنگ خاکستری درمقابل نور شمالی کاهش میابد و آرامش بخش می شود.
با استفاده از نور شمالی می توان از رنگ های متناقض تاکیدی(color accent contrasting)برای عمق دادن وبعد بخشیدن به فضا استفاده کرد .
برای ایجاد فضای آرام و راحت و فضایی برای اندیشیدن باید از رنگ های سرد و تاکید رنگ های گرم استفاده کنیم .

نور جنوبی
نور جنوبی نور گرمی است که خشک و تیز به نظر می رسد . نور جنوب حالت نمایشی دارد و سایه های پرنگ و نور های قوی را ایجاد می کند.
به گونه ای به رنگ های سرد و خاکستری مانند آبی و سبز و خاکستری سرد تاکید می کند که انگار تغییر رنگ داده است .
نور های شرق و غرب
بزرگ ترین چالش انتخاب رنگ ، برای فضایی است که فقط نور شرق و غرب را دارد ابتدا باید برسی شود که کاربرد این فضا در صبح بیشتر است یا بعد از ظهر در این حالت خورشید با زاویه کم و عمق زیاد وارد اتاق می شود و فضا به شدت سرشار از نور نمایشی می شود و گاها شدت نور در اتاق های شرقی از اتاق های جنوبی بیشتر است و در ساعاتی دیگر از روز نور سرد تمام اتاق را دربر می گیرد.
در چنین اتاق هایی بهتر است از رنگ های گرم و ملایم استفاده کنیم که با رنگ سرد قنی تاکید شده باشد.

تناسب ها و شکل فضای شما
تمامی فضا ها دارای شخصیت ، تناسبات و شکل منحصر به فردی هستند و برای ارتقا دادن فضا از جنبه های مختلف می توان از رنگ ها استفاده کرد .
مثلا با انتخاب رنگ های ساده میتوان طوری در آرامش برقرار کرد در حالی که از نظر بصری
رنگ ها آشفته به نظر برسند.

مصالح موجود
در ابتدا باید به مصالح استفاده شده و شکل آنها در فضا توجه کرد و بعد سراغ انتخاب رنگ برویم باید هر سطحی که دارای رنگی منسجم است شناسایی کنیم مانند کفپوش ها ، چوب طبیعی ، پنچره های هنری ، اجر و غیره ،…. و باید پالت رنگی بوجود آمده را در نظر بگیریم بدون اینکه از هیچ رنگی صرف نظر کنیم آن ها را کنار هم بنشانیم .
بهترین چوب کاری های تیره رنگ را انجام دهید
اکثرا بر این باورند که با استفاده از کارهای چوبی خیلی تیره فضا روشن تر جلوه می کند یعنی به وجود آوردن کنتراست ، ولی استفاده از پسزمینه سفید و چوب کاری تیره رنگ باعث کدر شدن و سیاه بنظر رسیدن رنگ چوب می شود به همین دلیل باید به ته رنگ های گرم چوب توجه کرد مثلا اگر ته رنگ چوب نارنجی باشد می توان دیوار هارا به رنگ هلویی ساده درآورد این کار هم بارنگ چوب تضاد دارد و هم با هارمونی ایجاد شده بین رنگ دیوار و چوب ، رنگ چوب را غنی تر و گرم تر به نظر می رساند .
اثاثیه آزار دهنده
بعضی اوقات فضاها دارای رنگ هایی بی نظم هستن که باهم هماهنگی ندارند بنابراین از رنگ به عنوان پل ارتباطی بین آن ها استفاده می کنیم . مثلا در یک اتاقی تعداد زیادی عتیقه ی شیشه ای وجود دارد و از رنگ های روشن طلایی که باهم هماهنگی ندارد استفاده شده است در اینجا رنگ زرد
خامه ای می تواند رنگ مناسبی برای دیوار باشد و رنگ ملایم سبز و خاکستری به صورت تاکیدی
می تواند طلایی هایی که در شیشه ها وجود دارد را کم رنگ تر کند .
برای کف پوش می توانیم از سرامیک سبز روشن یعنی همان خاکستری که ما به عنوان پل ارتباطی انتخاب کرده بودیم استفاده کنیم .
این اتاق به طور کلی همان رنگ زرد خامه ای را دارد اما با تاکید رنگ سبز ، طلایی ها سرزنده تر شده و ارتباط بصری بهتری بین رنگ های فضا دیده میشود .

سلسله مراتب رنگ و تناسبات
رنگ ها به وسیله تسلطی که به دیگر رنگ ها دارند ، سلسله مراتبی را به وجود می آورند که کاربری رنگ ها وابسته به همان سلسله مراتب و تناسبات می باشد .
ما باید بدانیم طبق چرخه ی رنگ کدام رنگ اصلی تر و مسسلط تر می باشد .
برای حل این پیچیدگی میتوانیم چند اصل را معرفی کنیم :
۱ – رنگ های مسلط
زمانی که رنگ های مسلط را کنار هم قرار می دهیم ، رنگ های گرم نزدیک تر دیده می شود و انگار در ردیف جلو قراردارند در حالی که رنگ های سرد در ردیف دورتر نمایان می شوند به همین دلیل از رنگ های گرم برای پیش زمینه استفاده می شود .
رنگ های گرم محرک تر می باشند درحالی که رنگ های آبی ، سبز و ارغوانی آرامش بخش و تسکین دهنده هستند .
۲ – رنگ های خالص یا اشباع شده مسلط
هنگامی که رنگ های مشابه خود را که دارای خلوص کم تری است می گذاریم ، تیره تر به نظر می رسد و تمایل به خاکستری دارد و خود را جلو تر نمایان می کند و آن رنگی که با خلوص کمتری است را پس می زند که این امر بیانگر این است که چشم ما قادر به جلب رنگ نیرومند تر می باشد .
اگر بخواهیم فضایی را وسیع تر و عمیق تر نمایش بدهیم باید از رنگ های قوی در پس زمینه استفاده کنیم باید توجه داشته باشم که رنگ های کم جان و مطیع در فضا به صورت راکد باشد از این روش بیشتر در هنرهای نمایشی استفاده م یشود جایی که رکود رنگ زیاد است .

ارزش رنگ های چیره :
ارزش رنگ های روشن بیشتر از ارزش رنگ های تیره است هنگامی که نور بیشتری از رنگی با ارزش روشن تر منعکس می شود شفاف تر است و بیشتر جلب توجه می کند به همین دلیل در طراحی فضای داخلی ، فضایی که می خواهیم مهم تر به نظر برسد با نور پردازی برجسته تر می کنیم .
چشم انسان به صورت طبیعی به طرف فضا های روشن تر می رود ، به همین دلیل باید ارزش دادن یک فضا با هدف برجسته کردن آن به وسیله ارزش رنگ های روشن ، دقت کنیم .
بیشتر بخوانید: یک مقصد ارزشمند
روانشناسی رنگ :
ابتدا باید برسی کنیم که جایگاه رنگ مورد نظر در فضا کجا و چگونه است .
یک رنگ می تواند در مقابل رنگ تغییر کند برای مثال رنگ کفپوش اتاق می تواند رنگ دیوارها را تحت تاثیر قرار دهد برای این که از تاثیر رنگ های یک اتاق بر روی هم مطلع شویم می توانیم یک کاغذ A4 را در جهت های مختلف بر روی کف ، دیوار ها و … قرار دهیم و انعکاس رنگ ها را به
روی یک رنگ سفید ملاحظه کنیم .
جایگاه رنگ ها در فضا اهمیت زیادی دارد، برای مثال یک فرش بزرگی که به رنگ شرابی تیره است فضا را مجلل می کند و به فضا گرمی می بخشد ولی همین رنگ اگر روی سقف قرار بگیرد فضا راسنگین کرده و یک رنگ مزاحم را تداعی می کند .

کانون رنگ های متداول و رایج
قرمز:
قرمز نماد تحرک ، تهییج و فعالیت است ، این رنگ به قدرت مشهور است . بسیار رنگ گرمی است و به دلیل برتری که نسبت به رنگ های دیگر دارد ، جلوتر از بقیه رنگ ها دیده می شود.
قرمز نماد عشق و سرزندگی است .
صورتی :
صورتی جزو رنگ های ملایم می باشد و با اکثر صلیقه ها موافق است و از نظر جنسیتی به مونث گرایش دارد .
نارنجی :
نارنجی رنگی است نیرومند ، مهیج ، محرک ، ولی جدیت ان کمتر از قرمز است .
زرد :
زرد رنگی است نورانی و شاداب ، رنگ زرد ملایم دارای صمیمیت است و گستردهد به نظر می رسد و باعث شکوه و وسعت فضا می شود .
رنگ زرد خالص به قدری نیرومند است که اگر به تنهایی به روی یک سطح بزرگ قرار بگیرد احساس دل زدگی و بی حوصلگی بوجود می آورد درحالی که اگر یک سطح محدود و کنترل شده را دربر بگیرد حس سر خوشی و شادابی را تداعیی می کند .

زرد رنگ پریده :
این رنگ خنثی و سرزنده است و سردی رنگ مجاور خود را کسب می کند و تکاپوی رنگ بیشتری در فضا ایجاد می کند .
سبز :
سبز رنگی است آرامش بخش و ملایم که برای استراحت مناسب است .
سبز سیر با اینکه دارای تیرگی است ولی در عین حال مملو از تازگی و زندگی می باشد .
سبز کم رنگ :
سبز کم رنگ رنگی سرزنده است مخصوصا زمانی که با رنگ زرد همراه شود ولی اگر با رنگ آبی همراه شود آ رام تر و درون گرا تر به نظرمی رسد .
آبی :
آبی سراسر آرامش ، سکوت و راحتی است ولی زمانی که به تنهایی فضا را دربر بگیرد ایجاد حس سردی و دلتنگی می کند .
آبی کم رنگ :
رنگ آبی کم رنگ به شدت رویایی و افسون کننده است ، گرایش به دورنمایی دارد و به فضا وسعت می دهد .
رنگ آبی – سبز :
رنگ آبی – سبز بسیار رنگ پیچیده ای است به خصوص در سیرترین حالتش و اکثرا با تغییر نور فضا تغییرهویت می دهد .
آبی – سبز کم رنگ :
این رنگ بسیار متراکم بوده و دارای کیفیت آسمانی است ولی رنگ نمایشی محسوب نمی شود .
ارغوانی – بنفش :
رنگی است بسیار غنی ، عرفانی ، مجلل
یک جنبه آرامش بخش و یک جنبه رمز و راز دارد.
رنگ سیر ارغوانی بنفش به شدت نیرومند است و حس درون گرایی می دهد .
ارغوانی – ارغوانی :
یک رنگ آرام ، لذت بخش و ساده است و بیانگر احساس زنانه می باشد .
سیاه :
رنگ سیاه بیانگر نیرو ، قدرت ، شیک بودن و تشخص است اگر زیاد در فضا استفاده شود حس ملال اوری را منتقل می کند .
سفید :
رنگ سفید بیانگر خلوص ، پاکیزگی و روشنایی است اگر از رنگ سفید زیاد در فضا استفاده کنیم حس بی روحی را تداعی می کند .
خاکستری :
این رنگ رنگی است ساکت و ارام و محافظه کارانه و با ترکیب آن با مقدار کمی رنگ قهوه ای گرمای قابل توجه ای به فضا می دهیم .
قهوه ای :
رنگ قهوهای رنگی است ایستا و مطمعن و مفهوم تداومی را القا می کند و بین خاک و اجناس طبیعی مشارکت دارد .
دوران های متعدد معماری داخلی:
زمانی یک مجموعه خوش ترکیب است که ترکیب رنگ هایی که روی یک عنصر مشخص معماری تاکید کند . که در دوران های مختلف میتوان به عناصر قرنیز ، گچبری ،ستون و… اشاره کرد.
برجسته کردن برخی از عناصر معماری در مقیاس بنا و برقراری توازن در ساختمان موثر است.
مثلا با این کار میتوان ارتفاع یک اتاق را از نظر بصری کاهش داد.
معیار تجربه با در دوره نخست کلاسیسیسم :
نمایش و برجسته نمایی projection :
معمولا از رنگ های پیشرو که برجسته تر هستند یعنی رنگ های روشن تر برای جزئیات استفاده میکنیم تا برجستگی بیشتری داشته باشند و خود نمایی کنند .
جزئیات دوران ملکه وکتوریا: هنر شیشه گری و تزئین پنجره که نقطه ی کانونی معماری تلقی می شود است،در واقع این شیشه گری و آینه کاری ها جزء عناصر ظریف و برجسته به حساب می آید.
از سادگی سود ببریم:
گاهی اوقات در انتخاب رنگ و چگونگی برجسته کردن یک عنصر دچار تردید می شویم ، در چنین زمانی باید رنگ ها را به سادگی انتخاب کنیم تا فضا به سمت آرامش گرایش یابد.
فردین کسرایی در این کتاب گفته است : هدف برجسته کردن کلیه عناصر معماری است بدون اینکه به روی انتخاب رنگشان پافشاری کند.
برای این کار در ابتدا باید به جزئیاتی که به صورت ممتد دورتا دور فضا هستند مثل گچ بری ها و
ابزارهای قرنیز پرداخت و بعد اگر قاب های گچی حالت تکراری به دور اتاق را دارد باید با یک رنگ برجسته آن را نمایان کرد.
مراد از طراحی:
قبل از اینکه شروع انتخاب رنگ ها کنیم باید فضا را از نظر هدف طراحی آن و تعریف کاربری آن برسی کنیم.معماری داخلی از خطوط متقاطع سطوح و احجام تشکیل شده که اگر بخواهیم در این فضا هماهنگی ایجاد کنیم ، می توانیم با رنگ عناصرمحکمی مانند شومینه را برجسته تر کنیم.
اصول هماهنگی رنگها:
-رنگ ها و ارزش رنگ ها ی مشابه
برای هماهنگی رنگ باید میزان رنگ و ارزش رنگ با یک نسبت حفظ شود و فقط تراکم آن کم و زیاد می شود.
از این روش برای ترکیب های تک رنگ استفاده می کنیم ، زیرا روشنی تیرگی ثابت است و فقط درجه ی اشباع رنگ کم یا زیاد می شود یعنی برخی رنگ ها پرملات تر و برخی دیگر آبکی تر می شود.
-نام رنگ های مشابه با میزان خلوص آن ها
در این نوع ترکیب رنگ ،توان رنگ متناسب با سیری و روشنی تغییر می کند.
– ارزش رنگ ها و میزان خلوص ثابت باشد
در این روش ارزش رنگ و میزان اشباع (خلوص) ثابت است و خود رنگ تغییر می کند.
درتصویر بالا، دراین آشپذخانه رنگ ها ثابت هستند ولی ارزش رنگ ها تغییر کرده است و از قوی ترین رنگ که همان نوار قهوه ای روی سقف هست کمتر استفاده شده.
در تصویر فوق از سه رنگ غنی و برجسته استفاده شده ، در اینجا ارزش رنگ ها و درجه اشباع آن ها با هم برابر است و تفاوت فقط در رنگ آن ها دیده می شود.
نتیجه
با شناخت ماهیت رنگ ها و نحوه ی اثر گذاری آن ها در فضا می توانیم محیطی که در آن آرامش روانی وجود دارد بیافرینیم.
با کسب آگاهی لازم در رنگ می توانیم فضا را از نظر بصری متفاوت تر جلوه دهیم ، مثلا فضا خونه را بزرگ تر از آن چه که هست نمایش دهیم و یا این که با استفاده از رنگ مناسب در طراحی داخلی دیوار را دورتر از آنچه که هست و یا سقف را بلند تر نمایش داد.